پدر : دخترم کنارم بشین من الان باید جای مادرتم باشم...(بغضو تو صداش حس میکردم)
از زندگیت راضی هستی؟انتخابت درست بود
من : چطور؟
پدر:چون الان یه سال گذشته و میتونی جواب بدی
من : کمی مکث...تو چند دقیقه یه سال تو ذهنم مثل فیلم گذشت
پدر : نیستی؟
من : چرا هستم ...داشتم مرور میکردم
من از انتخابم راضیم کاملا و عاشقانه دوسش دارم ...میدونم دو طرفست...
درکم میکنه ...با بد خلقیام میسازه و بهم لبخند میزه...با لوس بودنم میسازه...
بهم حس ارامش میده...از هم خسته نمیشیم حتی اگه ساعتها کنار هم بشینیم
پدر : کافیه...مطمئن شدم...خیالم راحت شد...همیشه دعاهام بدرقه راهته...
سکوتی سنگین حکم فرما شد
بودن مادرم رو حس کردم ...بوی یاس
مادرا هر وقت برن زوده.../
قدرشونو بدون... هم پدرتو هم عشقتو و هم زندگیتو.../
امیدوارم بتونم قدرشونو بدونم
حضورشون سبز

روحشون شاد
چه پدر مهربونی ...
و چه نوشته ی قشنگی
مرسی..
درود بسیار ...
به احترام این نوشته بلند میشم و دست می زنم ...
خدا مادرتان را بیامرزد .... خدا رحمتشان کند .
قدر پدر گرامی را هم بدانید خیلی .
حتما...
مرسی از حضور گرمتون
ضمنا ،
لینک شما با نام "با همدیگر " است ...
مگر می شود لینک دوستی چون شما را پاک کرد؟
براستی که هیچ تکیه گاهی بهتر از پدر و مادر نیست !!
چه حیف که تا هستند قدر نمیدانیم ...انطور که شایسته است
خدا پدر رو نگه داره عزیزم



مرسی...
خوش به حال پوریا!
خوش به حال هر دومون
قدر پدرت رو بدون
شاید برای یه پدر سخت باشه که بخواد هم پدری کنه هم جای مادر رو پر کنه.مواظبش باش.
ایشالا زندگی خوبی داشته باشی و سایه ی پدر همیشه بالای سرت.
اره...
مرسی
همین طور شما
الهی بمیرم...............
خدا نکنه
ما نیز هم خوشحالیم!
خوشا به حالت
چقدر ساده نوشتی این لحظه رو اما حسی واقعا ناب داره حسی که توی تمام نوشته هات جاریه خوشحالم جواب پدر مثبت بود
ممنون
حس قشنگی بود که دلم نیومد ننویسمش
ای جانم.
همیشه خوشبخت باشید شما دو تا.
مرسی حسین جان
الی من قربون تو دختر برم / به قول رشتی ها :
مِن تِره قربان دختر
بابا این پسرا گناه دارن انقد شوما ضعیفه ها براشون قپی نیاید / لطفا
حسه پدرت رو درک می کنم که چقد به فکرته و نگرانته / الهی
قربون هر چی رابطه ی پدر دختریه برم / خدا مامان جونتم بیامرزه و باقی خاکش بقای عمره تو باشه عزیزم
پوریا هم که وصف الحالش معلومه / واقعا مهربونه و یه دل داره قده یه دریا قدرش رو بدون / پوریا مرده زحمتکشیه عزیزم
من رشتی نیستم ته قربان
مازنی بیدم

قپی کجا بود بابا...
اره خب...
مرسی ...اما کاش بقای عمر خودش بود...
از کجا فهمیدی زحمتکشه...چندتا چاه کنده؟یا چند روز کارگری کرده؟
شوخی بود...اره هست
سلام عزیزم نوشته هاتو تا اینجا خوندم


چرا پروفایل یا معرفی نداره تو وبلاگت؟؟
خدا مادرتو رحمت کنه و سایه پدر همیشه رو سرت باشه الهی... و همیشه شاد و خوشبخت باشی کنار همسرت
سلام عزیزم...
به چشم میزارم...
ممنون
بازم مرسی
دلم گرفته...
وای که چقدر از این زندگی متنفرم...
نوشته ی دلنوازی بود...
زندگی مثل جاده های ایرانه بعضی جاهاش صاف و هموار بعضی جاهاش پر چاله چوله
مرسی...
اره...
کلمه 4 حرفی که هیچ وقت تا داریم عمقشو درک نمیکینم
پدر بوی خوبی میداد...
اره...
شاید همین برای خوشبخت بودن توی یه لحظه خیلی کافی باشه... (ترکیت خیلی و کافی اصلا خوشگل نیست...)
قدز لحظای خوبی که آدمای خوب ساختنو باید دونست
موافقم فروغ جان
مادر من درخت بود...
درخت آب میخواد...
؟!
پدر نوره پدر امید.
پدر عشقی که میمونه
پس مادر چی!
khoda madaretooo ro biamroze va be pedaretoon omre ba ezzat va salamati bede
ghashang neveshte boodi
مرسی...
ممنون
بابا پسرای الان همین انقد که مشخص شه بلدن نون حلال بیارن رو سفره شون واسه هفت پشتمون بسته و واسه هفت پشتت بس :))
حالا کندن چاهو کارگری پیشکش
راسی اینم مازنی درخواستی :
مِن تِه قُربُون بَوُوشِم
حالا خوب شد / حالا اگه زیاد مازنی نبود دیگه ما رو عفو کن
به چند زبان زنده ذنیا مسلطی
ممنونم که لینکم کردی ما نیز هم شما رو لینک کردیم!
چشم...!
چه زیبا و احساساتی !!!!
خیلی عالی بود !!!
بغضم گرفت
ناراحت نشو عزیزم
سلام...
قدرش رو بدون و عاشقونه دوسش داشته باش
امیدوارم خدا سایه همچین بابای مهربونی رو هیچ وقت از سرت کم نکنه عزیزم...
سلام...
حتما عزیزم
پوریا دیگه کی مرخصی داره؟
قرار بود امروز بیاد تا فردا اما هنوز ازش خبری نیسته
سلام قربونت برم تو چقدر قشنگ مینویسی
راستی آدرس وبلاگ جدیدمو اصلاح کن
سلام
نظر لطف شماست کم پیدایی
سلام عزیزم
خدا مادرتو بیامرزه و سایه پدرتو همیشه بالای رت نگه داره
سلام عزیزم...
مرسی
انشا... همه قدر پدر مادراشونو بدونن
اما مادر چیز دیگری است
خدا واست نگهش داره


تا بعد
مرسی
سلام.چقدر خوبه آدم بعد از یک سال بتونه با اطمینان بگه :راضی ام!
اره حس خوبیه...امیدوارم تجربش کنی
خدا براتون حفظش کنه
لطف داری...ممنون
به محض اینکه اومد گوشیه بده دستش!
گوشیو دادم اما شماره نداشت!اخه گوشیش چند وقت پیش ریست شد
چه آرامشی داشت
...
سنگینه عزیزم...
شاید عزیزم برای تو
جای مادر سبز و روحشون در ارامش
سایه ی پدر مستدام
و عشقتون پایدار
رها باشید و سرشار
مرسی گلم چه اهنگ زیبایی داشت نوشتتون
امیدوارم جای خالی مادر رو محبت پدر پر کنه.گرچه میدونم هیچ چیز جای مادر رو نمی گیره.
زندگی خوبی رو در کنار همسرت برات آرزو دارم
لطف شما مستدام
هوای جفتشون پر از اکسیژنِ . حیف روزای از دست رفته .
...
سلام
خوبید؟
داستانک جالبی بود
مسی
داستان...!نه عین واقعیت بود دوست من
خدایش بیامرزاد
سپاس...
بوی یاس ... یاد انیمه ی "پرسپولیس" افتادم ...
یاد چی؟
همیشه آن که از دست رفته ست برای من بوی یاس می دهد
بوی کافور عطر یاس
خوشحالم که راضی هستی عزیزم
شایدم....
ممنون
اول مرسی واسه لینک
بعد بگو باچه اسمی لینکت کنم؟
خواهش میشه
فرقی نداره هر طور خودت می پسندی
چه احساس قشنگی
بوی یاس....نشست به دلم
مرسی عزیزم
خوشحالم خوشت اومد
لیلو الان منظورت چی بود ؟؟
...